شک به همسر، باعث ازبین رفتن عشق میشود

شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان‌ها وجود دارد اما گاهی می‌تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.
دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌خصوص در زندگی مشترک اعتماد و احترام است‌ و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملا از بین ببرد، در حقیقت این دو خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آن‌ها عبور کرد. به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود. شک از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به‌تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر‌کدام از ما دست کم یک‌بار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک نمی‌تواند مخرب باشد.

شک عشق را می‌کشد
وقتی آدم‌ها همدیگر را دوست دارند،به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه‌ای که شک و عدم‌اعتماد و کنترل در رابطه‌ای به‌وجود می‌آید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می‌رود و از بین می‌رود و دو طرف از هم دور می‌شوند البته اگر هردو طرف دست از شک و کنترل هم بر‌دارند دوباره می‌توانند باز به هم نزدیک ‌شوند چون هیچ‌گاه عشق با نیت‌های منفی، عدم‌اعتماد و سوءظن نمی‌توانند باهم جمع شوند و در یک جا باشند.

صورت مسئله را پاک نکنید
متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم. این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند. حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلا یکی از زوجین با خود مدام فکر می‌کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و...این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌کردن طرف مقابل.
با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، او به سراغ حل مسئله درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند و کنترل‌گر هستند در بیرون نباید به‌دنبال چاره باشند بلکه باید درون خودشان را درست کنند.

آن‌ها به‌خودشان شک دارند
در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ترس از دست‌دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند، در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به‌خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند. وقتی من نسبت به‌خودم شک داشته‌باشم یعنی به توانایی‌ها و دوست‌داشتنی‌بودن خودم شک دارد و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من بماند دیگر به این نیازی ندارم با رفتارهای کنترل‌گر طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند یعنی دارای خودارزشی و اعتماد به نفس کافی هستم، باور دارم طرف مقابل به خاطر من در رابطه می‌ماند‌ ولی کسانی که به‌خودشان و توانایی‌های‌شان شک دارند، فرافکنی کرده و به طرف مقابل شک می‌کنند چون می‌دانند آنقدر خواستنی نیستند که طرف مقابل در رابطه بماند.

یک هشدار
هرگونه رفتاری خارج از رفتارهای مرسوم حدود خانواده بسیار آسیب‌زننده است و می‌تواند رابطه و زندگی زناشویی را به سمت ‌تعهدنداشتن پیش ببرد. تعهد از فاکتورهای اصلی ازدواج و یک رابطه است یعنی «من در برابر ازدواج، همسرم و رابطه مسئولم» اما می‌توان با انتخاب درست هیچگاه در زندگی مشترک چنین رفتارهایی را ندید مثلا اگر زوجین در همان زمان آشنایی برای ازدواج به شناخت صحیح و درستی از هم نرسیده‌باشند و بدون شناخت کافی باهم ازدواج کرده‌ باشند ممکن است بعد از ازدواج از هم رفتارهای مشکوک ببینند یا اینکه حتی بعضی از زوجین در زمان آشنایی نیز رفتارهای شیطنت آمیز و ناپسندی را از هم دیده‌اند ولی آن‌ها را ندیده گرفته‌اند و بیش از حد مثبت نگر بوده‌اند در واقع اینجا هشداری است برای کسانی که هنوز ازدواج نکرده‌اند. آن‌ها باید دقت کنند که مرحله آشنایی بسیار مهم است، بسیاری از رفتارهای شیطنت آمیز و مشکوک را می‌توان در همان دوران آشنایی تشخیص داد و باید متوجه بود اینگونه رفتارها نه تنها بعد از ازدواج بهتر نمی‌شوند بلکه به احتمال فراوان بدتر هم می‌شوند. مثلا اگر فردی که به خواستگاری شما آمده‌است، به‌اصطلاح بسیار دوست‌باز است و دوست دارد با همه رابطه‌ای باز داشته‌باشد، ببینید آیا می‌توانید این مورد را در زندگی مشترک‌تان تحمل کنید یا نه.

چرا همسرتان به شما تعهد ندارد؟
وقتی آدم‌ها در زمان مناسب، روابط مناسبی با دیگران ندارند، شاید بخواهند بعد از ازدواج این مورد را جبران کنند، مثلا اگر من هیچ‌گاه در محیط‌های اجتماعی چون دانشگاه یا محیط کار حاضر نشده‌باشم یا روابط سالم و کاری با افراد مختلف نداشته‌باشم ممکن است بعد از یک سنی و گاهی هم بعد از ازدواج،تمایل داشته باشم به سراغ شناخت آدم‌های مختلف بروم و ارتباطات متفاوت را تجربه کنم، البته تا اینجای کار مشکلی ندارد اما وقتی زیاده‌روی پیش می‌آید و تمایلاتی که یک روزی سرکوب شده و اکنون می‌خواهد خود را نشان دهد ممکن است جنبه ناپسند پیدا کند، البته کسانی که به سمت اینگونه رفتارهای ناپسند می‌روند چند حالت دارند یا آدم‌های تنوع طلبی هستند یا در زندگی‌شان جاهای خالی وجود دارد که در زمان مناسب به آن‌ها نپرداختند به همین خاطر به‌دنبال تجربه کردن می‌روند و حالت سوم، ممکن است الان در رابطه جای چیزهایی خالی باشد، مثل نبودن رابطه عاطفی و هم‌کلام نبودن و... به‌نظر من همه این‌ها راه فرار و نشان‌دهنده بی‌مسئولیتی است و باید سعی شود به همراه همسر این مشکلات را حل کرد.

آیا همسران باید یکدیگر راکنترل کنند؟
اگر همسرتان تمام وسایل شخصی و رفتارهای شما را کنترل می‌کند از موبایل و ای‌میل گرفته تا جیب‌ها و...به‌نظر من نباید در مقابل این حالت کوتاه آمد، حفظ حریم شخصی برای هر فردی کاملا حیاتی است. به‌نظر من رابطه‌ای را که در آن یکی از زوجین یا هردو همه چیز هم را چک می‌کنند، رابطه سالمی نیست. چک‌کردن یعنی عدم‌اعتماد، وقتی شما همه چیز همسرتان را کنترل کنید او نیز به‌خود اجازه می‌دهد که همه چیز شما را کنترل کند و در حقیقت شما در یک بازی گرفتار می‌شوید که مرتبا به‌دنبال پیدا‌کردن نقطه ضعف از یکدیگر هستید و به همین خاطر همه اعتماد بین‌تان از بین می‌رود. در این حالت به جای اینکه زوجین وقتشان را صرف اهدای عشق به هم کنند صرف اتهام زدن به هم و ایرادگرفتن می‌کنند. در این حالت هر طرف در رابطه احساس ناامنی می‌کنند.

حریم خصوصی کجاست؟
هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد که کسی وارد آن شود، این حریم یک چیز کاملا نانوشته است که برای هرکسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی‌کنند و وارد حریم شما می‌شوند مسلما این مورد شما را ناراحت می‌کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می‌شوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریم‌های شخصی بسیار مهم است، در زندگی هر کدام از ما بخش‌هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلا دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم‌‌ها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ای‌میل‌ها و تلفن‌هایش در حریم شخصی‌اش باشد و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ای‌میل‌هایش در حریم شخصی‌اش نباشد. به مرور می‌توان حریم شخصی آدم‌ها را فهمید.
به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.

وقتی خودتان مقصر هستید!
اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیرمتعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می‌دهید، یعنی آنقدر کنترل‌هایتان همسرتان را از شما دور می‌کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس‌تان برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به کسی دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

روش برخورد با شک
گاهی پیش می‌آید که به همسرتان شک می‌کنید و دارای دلایلی هستید که شک‌تان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلمان راه‌حل مناسبی را پیدا کنیم، اول از همه باید شروع به جمع‌آوری اطلاعات کنیم، مثلا اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم‌تعهد شوهرمان خبر داده‌است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم مثلا شاید با یک یا 2بار چک کردن طرف مقابل(بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و 2نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.

3قدم مهم
اگر به همسرتان شک کردید و بعد از مدتی فهمیدید شک‌ شما اشتباه بوده‌است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملا شک را فراموش کنید و تنها چیزی که می‌تواند شک‌ها و ناآرامی‌های بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بی‌قید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر می‌شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی بازمی‌گردد اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت‌خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهای‌تان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلا کمتر سؤال کنید و... قدم سوم این است بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بدهید.

وقتی شک کردن تبدیل به بیماری می‌شود
بعضی اوقات فرد آنقدر شک می‌کند که می‌توان او را بیمار دانست، برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی‌اش دچار شک بوده‌است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به‌شدت و بدون دلیل شکاک است و این شک‌ها هم خودش را آزار می‌دهد وهم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحت‌تاثیر قرار گرفته‌است و تمام زندگی‌اش تبدیل به بحث و جنجال می‌شود ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می‌کند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل کردن مشکلش به متخصص مراجعه کنید(هیچ‌گاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتما جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام باهم مشکل را حل کنید.

دخالت ممنوع
گاهی پیش می‌آید که زن یا شوهر یا هردو در کارهای هم دخالت‌های فراوانی می‌کنند مثلا اینکه برای لباس پوشیدن هم، نوع حرف زدن هم و رفتار با دوستان و... تعیین و تکلیف می‌کنند، یعنی حتی می‌خواهند کوچکترین رفتارهای طرف مقابل را نیز کنترل کنند، کسانی که اینگونه رفتار می‌کنند اول از همه باید بدانند اینگونه رفتارها نه تنها آن‌ها را به هم نزدیک نمی‌کند بلکه رابطه نیز آسیب می‌بیند دوم اینکه این افراد باید از خود سؤال کنند که نگران چه هستند که می‌خواهند همه رفتارهای همسرشان را کنترل کنند، معمولا آدم‌های کنترل‌گر می‌خواهند طرف مقابل‌شان آنگونه باشد که آن‌ها می‌خواهند و این کار اشتباهی است.



خوراکی هایی که برای قلب مفید است

آووکادو:

 میزان کلسترول مضر را در خون پایین آورده و بر کلسترول مفید خون می افزاید.

● اسفناج (سبزیجات)
اسفناج منبع غنی از اسید فولیک، پتاسیم و فیبر است. بسته به وعده های غذایی شما، مصرف هر نوع سبزی می تواند قلب شما را تقویت کند. پزشکان
۱۵۰۰۰ مرد بدون سابقه بیماری قلبی را در طول ۱۲ سال مورد آزمایش قرار دادند. آنهایی که دست کم روزانه دو نیم وعده سبزی مصرف می کردند، در مقایسه با بقیه خطر ریسک بیماری های قلبی را تا ۲۵ درصد کاهش دادند. هر وعده بیشتر از این حد، ۱۷ درصد ریسک ناراحتی قلبی را کاهش می دهد.

● سویا
سویا کلسترول را پایین می آورد و از آنجاییکه چربی اشباع شده کمی دارد، منبع بسیار خوبی برای پروتئین در رژیم سلامت قلب است. از منابع طبیعی سویا مثل تمپه و توفو استفاده کنید. برای مثال شیر سویا را می توانید به خوراک جو دو سر یا دانه کامل غلات اضافه کنید. اما مراقب نمک موجود در سویای خود باشید. بعضی از فرآورده های سویا دارای سدیم اضافی می باشد که میتواند برای فشار خون مضر باشد.

● دانه کتان
این دانه از نظر فیبر، امگا
۳ و اسیدهای چرب امگا۶ غنی هستند. از این ماده غذایی می توانید در کنار غلات در صبحانه استفاده کنید.

● بنشن
عدس، نخود، لوبیا سفید و قرمز منابع بسیار خوبی برای کلسیم، اسید چرب امگا
۳ و فیبر هستند که حتماً باید جایگاهی در تغذیه شما داشته باشند.

● انواع توت
زغال اخته، تمشک، توت فرنگی، توت سفید یا هر نوع دیگری از توت ها که شما بیشتر دوست دارید، حاوی مواد هستند که ریسک ابتلا به سرطان و بیماریهای قلبی را در شما کاهش می دهند. شاه توت و زعال اخته بخصوص برای سلامتی رگها بسیار مفیدند.

● گردو و بادام
بادام و گردو نیز از نظر امگا
۳ و چربی اشباع نشده غنی هستند. آنها بخصوص در افزایش فیبر رژیم های غذایی نقش دارند. در واقع همانند زیتون منابع غنی از چربی سالم هستند.

● روغن زیتون
حاوی چربی اشباع نشده است و کلسترول مضر را در خون پایین می آورد و در نتیجه ریسک حمله قلبی کاهش می یابد. تحقیقات نشان می دهد حتی مردانی که زمینه بالا رفتن کلسترول را دارند بخاطر استفاده از روغن زیتون در رژیم غذایی به تعداد کمتری از حملات قلبی درگذشته اند. سعی کنید از روغن زیتون خالص و کمتر فرآوری شده در آشپزی هایتان به جای کره استفاده کنید.

● آووکادو
مقداری کمی آووکادو را به ساندویچ یا سالاد اسفناج خود اضافه کنید تا میزان چربی سالم در رژیم غذایی تان افزایش یابد. آووکادو میزان کلسترول مضر را در خون پایین آورده و بر کلسترول مفید خون می افزاید.


● جو دو سر
صبح خود را با خوراک جو دو سر شروع کنید. جودوسر از نظر امگا
۳ و فیبر غنی است و در کاهش کلسترول نقش بسزایی دارد.

فوایدی از خوردن موز

متخصصان تغذیه، موز را بعنوان یک منبع غذایی مقوی و ضروری معرفی می‌کنند که سرشار از عنصر مفید پتاسیم است و به همین دلیل تعادل الکترولیتی در سلولهای بدن را حفظ می‌کند.

یکی از مهمترین ویتامین‌های موجود در این میوه ویتامین
A است که وجود آن برای رشد بافت‌های نوری موجود در چشم‌ها حیاتی است. ویتامین A درعین حال برای سلامت پوست و رشد ناخن‌ها ضروری است.
 
به گزارش روزنامه اکسپرس، موز درعین حال یکی از مهمترین منابع غذایی ح
اوی سروتونین است که باعث افزایش خلق و کاهش افسردگی می‌شود. موز هضم بسیار راحتی دارد، برای افرادی که به زخم‌های گوارشی مبتلا هستند مفید است و هم چنین حالت اسیدیته موجود در ستگاه هاضمه را خنثی می‌کند.

مهترین سوالاتی که باید در اولین جلسه از نامزدتان بپرسید

مهترین سوالاتی که باید در اولین جلسه از نامزدتان بپرسید

چگونه و با چه سوالاتی باید بفهمیم طرف مقابل برای زندگی ما مناسب است یا خیر؟
سوال: دختر و پسری که قرار است با هم ازدواج کنند در اولین جلسه قبل از ازدواج بایستی در چه زمینه هایی با هم صحبت کنند؟

 در مورد چه چیزی باید صحبت کنیم و چه سؤال هایی بپرسیم تا بفهمیم که او ایده ال زندگی ماست؟

پاسخ: در مورد انتخاب همسر باید از فاکتورهای گوناگونی استفاده کرد. به عبارت دیگر همسر مورد نظر را نمی‏توان صرفا با طرح چند سؤال آن هم در یکی دو جلسه، شناسایی کرد.

 

چه اینکه این جلسات بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و طرفین به خاطر برخوردهای اولیه ممکن است خیلی خوب نتوانند همدیگر را ارزیابی کنند. لذا علاوه بر این جلسات گفتگو باید راهکارهای مطمئن‏تری را ضمیمه کرد تا درمجموع به یک نتیجه مطلوب رسید و آگاهانه دست به انتخاب زد.

به نظر می‏ آید یکی از بهترین راههای شناخت همسر، شناخت خانواده او می‏باشد. چه اینکه همسر محصول یک خانواده است و اگر خانواده مناسب باشد تا حدود زیادی می‏توان به محصولات آن نیز اطمینان داشت. راه شناسایی خانواده استفاده کردن از افراد مجرب، آگاه و دلسوز و در عین حال راز دار و مطمئن است.

یکی دیگر از راههای انتخاب همسر مناسب، داشتن آگاهی های لازم از همسر مطلوب و ایده‏ آل می‏باشد و لازمه این کار، مطالعه کتاب هایی در این زمینه مانند: کتاب «جوانان و انتخاب همسر از علی اکبر مظاهری انتشارات پارسایان» و کتاب « انتخاب همسر» از ابراهیم امینی از انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی و کتابهای دیگر در همین زمینه.

همچنین مشورت کردن با افراد کارشناس و مجرب، اطلاعات بسیار ارزشمندی را می‏تواند در اختیار انسان بگذارد، بعد از اینکه مجموعه‏ای از اطلاعات را از طریق خانواده، مشورت با افراد کارشناس و مجرب و مطالعه بدست آوردید، آنگاه نوبت به جلسات حضوری و گفتگو می‏رسد. طبیعی است که اگر این فرآیند به صورت صحیح و دور از احساسات انجام بگیرد درصد بالایی از اطلاعات لازم برای انسان فراهم میشود.

در جلسات حضوری بیشتر باید توجه به مسائلی مانند: تعادل روحی، سلامت جسمانی، قیافه ظاهری و نگاه کلی فرد به زندگی مورد توجه قرار گیرد. برای بدست آوردن تعادل روحی که اهمیت بسیار زیادی دارد ،باید رفتار فرد را مانند نحوه سخن گفتن او، انسجام کلامی او. طریقه نشستن و حرکات و سکنات او مورد توجه قرار گیرد. اگر در این گونه امور وضعیت عادی داشت تا حدودی می‏توان به تعادل روحی او نیز پی برد.

موضوعات و سؤالات قابل طرح در این گونه گفتگوها مختلف است. زیرا افراد عقیده ها, آرمانها, هدفها و خواسته های آنان گوناگون است. اما بعضی از مطالب عمومی بوده و می توان آنها را طرح کرد که عبارتند از :

1. سؤال از خط مشی کلی زندگی آینده و این که زندگی را بر چه مبنایی می خواهید استوار و اداره کنید؟
مثلاً: تا چه اندازه به قوانین و دستورات اسلام و تکالیف عملی و دینی آن پایبند هستید و می خواهید تا چه اندازه زندگی را بر اساس آن بنا کرده و در تصمیم گیریها آنها را مورد توجه قرار می دهید؟

2. پرسش از اهداف آینده : هدفهایی که قصد دارید در زندگی آینده دنبال کنید چیست؟ و یا درباره ی هر یک از آرمانها و هدفهای تحصیلی , اخلاقی , اجتماعی , شغلی و... به شکل جزئی تر سؤال صورت گیرد.

مثلا:تا چه اندازه به ادامه ی تحصیل و پیشرفت علمی پایبند هستید؟ به چه شغلی علاقه مند بوده و چه شاخصه هایی باید داشته باشد و از نظر اخلاقی تا چه اندازه به دستورهای اخلاقی و آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی توجه دارید و...

3. پرسش از صفات اخلاقی و خصوصیات فردی یکدیگر.

4. پرسش از خواسته ها و انتظارات طرفین از یکدیگر.مثلاً: از همسر مطلوب خود چه انتظاری دارید؟

5. پرسش از چگونگی برخورد و رفتار و میزان ارتباط با خانواده و بستگان و خویشان یکدیگر.

6. پرسش از نظرات یکدیگر درباره ی شیوه تربیتی فرزندان آینده .

7. پرسش از عیوب و نواقص و بیماریهای مزمن یکدیگر.

لازم به ذکر است در چنین جلسه ای باید دو طرف صادقانه از حقایق و ویژگیهای واقعی یکدیگر خبر دهند و در صدد گمراه کردن یا فریب دادن یکدیگر بر نیایند بلکه باید با کمال شجاعت و به طور صادقانه پاسخ گوی پرسش های یکدیگر باشند.